3vin3vin، تا این لحظه: 14 سال و 22 روز سن داره

هدیه اسمانی

هدیه آسمانی ما سوین ♥️

برای تو مینویسم:

من مادرت هستم.من با عشق با اختیار و اگاهی لازم پذیرفتم که مادرت باشم.تا بدانم خالقم چگونه مخلوقش را دوست میدارد و هدایت میکند و در برابر خواسته های تمام نشدنیش لبخند میزند و در اغوش میگیرد  من یک مادرم هیچ کس مرا مجبور به مادری نکرد من به اختیار مادر شدم تا بدانم معنی بی خوابیهای شبانه را.تا بیاموزم پنهان کردن درد را پشت لبخند که گاه از خودگذشتگی نامیده میشود.تا بدانم حجم لبخند کودکانه ات میتواند معجزه دوباره زندگیم باشد.من نه بهشت میخواهم نه اسمان و زمین.بهشت من زمین من و زندگی من نفسهای ارام کودکی توست که در اغوشم رویای پروانه ارزوهایت را میبینی  من مادرم همانکه خالقم بخشید تا ذره ای حس کنم عظمتش را. من هیچ نمیخواهم هیچ.هیچ روزی ...
5 مهر 1394

ورود به پیش دبستانی

بالاخره روزی که منتظرش بودیم رسید.بیشتر از همیشه استرس داشتم.دل تو دلم نبود که دختر کوچولوی من میخواد بره مدرسه.وای خدای من انگار همین دیروز بود که فرشته مهربون من به دنیا اومده بود.چقدر زود گذشت.امروز پر از بغض بوودم.اخه اصلا طاقت ندارم ازم دور باشی.بابا اشکان مهربون هم همراهت بود و سه تایی با یه شاخه گل زیبا راهی مدرسه شدیم وهمه لحظات قشنگ بود.امیدوارم بتونم مامان خوبی برات باشم و شاهد,موفقیتهات,تو تمام مراحل زندگی باشم.به امید اون روز....
5 مهر 1394

کارای پیش دبستانی

دخترم امسال باید به پیش دبستانی بروی وای که چقدر روزها به سرعت میگذرن...کارای ثبت نامت رو انجام دادیم خریدای مدرسه رو هم انجام دادیم.امروز هم رفتیم برای گرفتن روپوش مدرسه ..اصلا باورم نمیشه که دختر کوچولوی من امسال بره مدرسه.وقتی لباستو پوشیدی گریم گرفت.مهربونم امیدوارم در تمامی مراحل زندگیت موفق باشی....
30 شهريور 1394

کارای پیش دبستانی

دخترم امسال باید به پیش دبستانی بروی وای که چقدر روزها به سرعت میگذرن...کارای ثبت نامت رو انجام دادیم خریدای مدرسه رو هم انجام دادیم.امروز هم رفتیم برای گرفتن روپوش مدرسه ..اصلا باورم نمیشه که دختر کوچولوی من امسال بره مدرسه.وقتی لباستو پوشیدی گریم گرفت.مهربونم امیدوارم در تمامی مراحل زندگیت موفق باشی....
30 شهريور 1394

سفرهای تابستونی سوین جووووونم:

سوین جووونم امسال تابستون چند بار به شمال سفر کردیم که خیلی بهت خوووش گذشت.سفر اخرمونم یک هفته با خانواده  دایی منوچهر,و بقیه فامیا بودیم.دختر گلم اینقدر دوست داشتنی و مهربون بودی مثل همیشه انگار با یه دختر بزرگتر سفر کردیم.الهی من فدات شم
30 شهريور 1394

دختر کوچولوم بزرگ شده!!!!!

سوین گلم دختر زیبای من  هر روز که میگذره بهتر از قبل میشیو واسه خودت خانومی شدی.امسال میری پیش دبستانی.همش نگرانم که نمونی و دوست نداشته باشی.امیدوارم دوست داشته باشی.هنوزم با شیرین زبونیات دلمو میبری.عاشقتم دختر زیبا
24 مرداد 1394

ابیانه

دخترم چند روز پیش همراه مامانی و بابا اشکان رفتیم کاشان و ابیانه که خیلی بهمون خوش گذشت تو هم مثل همیشه عاشق سفر و طبیعت بودی.خیلی روستای قشنگی بود .لباسای محلی پوشیدیم و چقدر این لباسا بهت میومد عزیزم.همه باهات عکس مینداختن.خیلی خوش گذشت
10 خرداد 1394

چاقی کشنده است!!!!!

مهربونم تلویزیون یه تبایغ نشون میده در مورد لاغری و  توش میگه چاقی کشنده است تو هم این جمله شده ملکه ذهنت هر وقت نخوای غذا بخوری میگی چاقی کشنده است!!!!الهی من قربونت برم شیرین زبون من
10 خرداد 1394