3vin3vin، تا این لحظه: 14 سال و 22 روز سن داره

هدیه اسمانی

هدیه آسمانی ما سوین ♥️

سال نو مبارک......

سوین جونم دختر مهربونم سال نو مبارک امیدوارم همیشه سلامت و شاد باشی و به همه ارزوهاب قشنگت برسی.قربونت برم دختر زیبای من.
4 فروردين 1394

دختر مهربون من سوین

دختر مهربون من هر روز که میگذره بزرگ شدنتو حس میکنم.خیلی مهربون و با انرژی هستی گرما بخش زندگیمون شدی  چیزی نمونده تا تولد۵سالگیت. دیگه همه چیو متوجه میشی دختر باهوش من.ولی عاشق موبایل و تبلت و...هستی خیلی هم خوب باهاشون کار میکنی.شیطونیات یه کوچولو کم شده فقط یه کوچولو.....شدی اون دختری که میخواستم فقط یه قلقای خاصی داری.بیشتر کارات قلق داره خوشگل من.مثلا سخت لباس میپوشی مثل خودمی خوابتم کمه.ولی تو بقیه چیزا عاااالی هستی...
6 اسفند 1393

دیگه مهد نمیرم!!!!!!

سوین کوچولوی من دیگه دوست نداره بره مهدکودک.نمیدونم چرا یه دفعه این قدر از مهد زده شدی؟اخه خیلی مهد رو دوست داشتی.چند روزی هم من باهات اومدم ولی فایده نداشت:-(احتمالا موردی بوده که ناراحتت کرده دخترکوچولوی من.
22 دی 1393

دیگه مهد نمیرم!!!!!!

سوین کوچولوی من دیگه دوست نداره بره مهدکودک.نمیدونم چرا یه دفعه این قدر از مهد زده شدی؟اخه خیلی مهد رو دوست داشتی.چند روزی هم من باهات اومدم ولی فایده نداشت:-(احتمالا موردی بوده که ناراحتت کرده دخترکوچولوی من.
22 دی 1393

اولين اردو

سوين جون امروز قرار بود بري اردو من دلشوره داشتم ولي رفتي دل تو دلم نبود عزيزم اولين باري بود كه ازمون جدا ميشدي قربونت برم من دختر خوبمش
20 آبان 1393

اردو(قلعه سحر اميز)

قراره از طرف مهد فردا ببرنتون اردو  خودت دوست داري بري ولي من دلم نمياد چون تا حالا بدون ما جايي نرفتي...خلاصه كه دلو زدم به دريا حالا قراره فردا بري...اميدوارم كه  بري و كلي بهت خوش بگذره عزيز دل مامان
19 آبان 1393

با تو ميرم مهد!!!!!!!

دختر نازم بالاخرة  راضي شد بعد از يك وقفه بره مهد ولي به شرطي كه منم باهاش تو مهد بمونم.....سوين جونم وقتي بزرگ شي چقدر به اين روزا ميخندي!!!!!!!!! منم الان چند روزه باهات ميام مهد تا دوباره عادت كني  .الهي من قربون اون احساست برم
19 آبان 1393

ديگه مهد نميرم

چند وقتي بود كه همش ميگفتي ديگه دوست ندارم برم مهد منم خيلي تعجب كردم چون  تو علشق معد بودي بعد متوجه شدم  چون كلاسها ؤو تغير دادن دوست نداريوبري ديگه هم نرفتي منم خيلي نگرانت بودم...قربون  دختر نلزم برم كه خيلي حساسو لطيفه مثل گل ميموني.......
19 آبان 1393

اولين سينما

سوين جونم امروز با هم رفتيم سينما با خاله فهيمه و ساغر اخرين سانس هم رفايم فيلم شهر موشها  همش ميترسيدم نموني ولي شكر خدا موندي و بهتم خوش گذشت قربونت برم من كه امتحانتو خوب پس دادي
16 مهر 1393

اولين سينما

سوين جونم امروز با هم رفتيم سينما با خاله فهيمه و ساغر اخرين سانس هم رفايم فيلم شهر موشها  همش ميترسيدم نموني ولي شكر خدا موندي و بهتم خوش گذشت قربونت برم من كه امتحانتو خوب پس دادي
16 مهر 1393