3vin3vin، تا این لحظه: 14 سال و 22 روز سن داره

هدیه اسمانی

هدیه آسمانی ما سوین ♥️

سال نو

سوين جونم دختر  عزيز و مهربونم  سال نو مبا رك امسالم مثل  سالهاي گذشته ازينكه فرشته مهربوني چون تو رو در كنارمون داشتيم خوشحال بوديم اميدوارم امسال براي همه سال خوبي باشه
3 فروردين 1393

نازنین موهامو برید!!!!!!!!!!!!!!!!!

روز اولی که مشهد بودیم بعد از زیارت رفتیم بازار و بابا اشکان بر ات یه ماشین اسباب بازی خرید وقتی اومدیم هتل  شما که طبق معمول خوابت نمیومد با اسباب بازیت مشغول شدی منم چون شب قبل تو راه بودیم و نخوابیده بودم اومدم مثلا بخوابم که دیدم داری جییییییییغ میزنی دیدم وااااااااااااااااااااااااااااای ماشینتو گزاشتی رو موهات اونم داره میپیچه موهاتو داخلش سریع خاموشش کردم ولی چون موهات فر بود جدا نمیشد عزیزم مجبور شدم قیچی کنم ولی بعدش کلی خندیدیم!!!!!!!!بد به همه میگفتی نازنین موهامو برید خخخخخخخخخخخخخخخ قربون خودتو شیطونیات برم من دختر گلم ...
11 آذر 1392

زائر کوچولوووووووووووووو!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

سوین جونم ما قرار بود بریم مشهد که هر سری جور نمیشد و نمیتونستیم بریم تو هم خیلی دوست داشتی که بریم امسال که مامانی رفته بود مشهد تو به همه میگفتی هر وقتم بابا اشکان میرفت سر کار ازش میپرسیدی مشهد بودی؟؟؟؟؟؟؟؟خلاصه جور شد و ما هم 3 تایی راهی مشهد شدیم کلی هم خوش گذشت ولی جای خیلیا خالی بودتو تازه داشتی اروم میشدی ولی نمیدونم چرا از وقتی رسیدیم شیطونیات دو برابر شد ولی خیلی خوب بود دخترگلم زیارت کرد منم که تو حال و هوای خودم بودم امیدوارم دوباره بریم چون هر چی از خوبیاش بگم کم کفتم ...
11 آذر 1392

بابا اشکان شرک میشودددد!!!!!!!!!!!!!!

عزیز دلم چند وقتیه که هروقت کارتون میبینی  یکی از شخصیتای مهم اونو به بابا اشکان نسبت میدی همش میگی بابا اشکان شرکه میگم نه میگی بلههههههههههههه میگم اسمش شرکه میگی نه اسمش بابا اشکانه!!!!!!!!!!!!!!!من فکر میکنم چون خیلی بابا رو دوست داری شخصیتای قوی کارتوناتو به بابا نسبت میدی قربونت برم من اخه که خیلی ماهی
25 مهر 1392

نازنین ساکت!!!!!!!!مردم خوابیده

سوین جونم هروقت هر کی بلند صحبت کنه یا اینکه زمانی که تو حوصله نداری صحبت کنه یا بخنده  میگی ساکت مردم خوابیدش(مردم خوابیدن) همیشه هم به من میگی!!!!!!!!!!!!قربون دختر با شعورم برم که مراعات دیگرانو میکنه سوین من عاااااااااااااااااااااشقتممممممممم
25 مهر 1392

سفر به شمال

سوین گلم ما همراه اکیپ همیشگیمون به شمال سفر کردیم که خیلی هم بهمون خوش گذشت ولی جای بابایی و خاله سارا خالی بود.....تو هم این سری اصلاااااااااااااا اذیتمون نکردی این نشون میده که دختر کوچولوی ما داره بزرگ میشه الهی من قربون این دختر کوچولو برم ولی کلی شیطونی کردی همشم هوای بابا اشکانو داشتی تا میخوابید به همه میگفتی ساکت اشکان خوابیده یا اینکه میرفتی روشو مینداختی سرما نخوره الهی من فدات شک که خیلی مهربوووووووووووونی ...
25 مهر 1392

سوین جون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سوین جونم چند وقتیه که هر وقت صدات میکنیم سوین؟................اخم میکنی و میگی سوین نیست سوین خانووووووووووووووون(سوین خانووووووووم) دفعه اول کلی خندیدم از دستت که چجوری به ذهنت رسیده قربونت برم سوین خانوم من .........سوین خانوم دوستت داریم عزیزم
13 مرداد 1392

رج زدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

الان چند وقتیه که عااااااااااشق لوازم ارایش شدی تمام فکرت رز لب و .......هست اینقدر گریه میکنی تا مجبور میشیم که برات بزنیم بابایی برات یه دونه بی رنگشو گرفت ولی دورش کوتاه بود میگفتی باید پر رنگ باشه دوتا هم بابا اشکان گرفت که به اونا هم رضایت ندادی اخه رنگای جیغم دوست داری قربونت برم بر عکس منی از صبح که چشماتو باز میکنی میای بالا سر من میگی صبح بخیر رج زدی(ماتیک زدی)؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟میگم نه میگی پاشو بزن منم یه جورایی سرتو گرم میکنتم تا یادت بره  ولی  مگه یادت میره...زمانی هم که میخوایم بریم بیرون لباساتو به شرط رز لب می پوشی خلاصه که خیییییییییلی قرتی شدی اخه من با تو چکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟ولی امیدوارم که از سرت بیفته عزیز دلم ...
10 تير 1392

طوطی شیرین زبون من!!!!!!!!

سوین جونم الان توی یه سنی هستی که هر جوری که باهات صحبت کنیم همونجوری باهامون صحبت میکنی مثل طوطی تقلید میکنی همه هم ازین شیرین زبونیت خوششون میاد و همش باهات حرف می زنن مثل من و بابا اشکان...الهی من فدات شم دختر خوشگلم..........
10 تير 1392