تولدت مب
تولدت مب
برای تو مینویسم:
من مادرت هستم.من با عشق با اختیار و اگاهی لازم پذیرفتم که مادرت باشم.تا بدانم خالقم چگونه مخلوقش را دوست میدارد و هدایت میکند و در برابر خواسته های تمام نشدنیش لبخند میزند و در اغوش میگیرد من یک مادرم هیچ کس مرا مجبور به مادری نکرد من به اختیار مادر شدم تا بدانم معنی بی خوابیهای شبانه را.تا بیاموزم پنهان کردن درد را پشت لبخند که گاه از خودگذشتگی نامیده میشود.تا بدانم حجم لبخند کودکانه ات میتواند معجزه دوباره زندگیم باشد.من نه بهشت میخواهم نه اسمان و زمین.بهشت من زمین من و زندگی من نفسهای ارام کودکی توست که در اغوشم رویای پروانه ارزوهایت را میبینی من مادرم همانکه خالقم بخشید تا ذره ای حس کنم عظمتش را. من هیچ نمیخواهم هیچ.هیچ روزی ...
نویسنده :
نازنین
16:51
ورود به پیش دبستانی
بالاخره روزی که منتظرش بودیم رسید.بیشتر از همیشه استرس داشتم.دل تو دلم نبود که دختر کوچولوی من میخواد بره مدرسه.وای خدای من انگار همین دیروز بود که فرشته مهربون من به دنیا اومده بود.چقدر زود گذشت.امروز پر از بغض بوودم.اخه اصلا طاقت ندارم ازم دور باشی.بابا اشکان مهربون هم همراهت بود و سه تایی با یه شاخه گل زیبا راهی مدرسه شدیم وهمه لحظات قشنگ بود.امیدوارم بتونم مامان خوبی برات باشم و شاهد,موفقیتهات,تو تمام مراحل زندگی باشم.به امید اون روز....
نویسنده :
نازنین
16:33
کارای پیش دبستانی
دخترم امسال باید به پیش دبستانی بروی وای که چقدر روزها به سرعت میگذرن...کارای ثبت نامت رو انجام دادیم خریدای مدرسه رو هم انجام دادیم.امروز هم رفتیم برای گرفتن روپوش مدرسه ..اصلا باورم نمیشه که دختر کوچولوی من امسال بره مدرسه.وقتی لباستو پوشیدی گریم گرفت.مهربونم امیدوارم در تمامی مراحل زندگیت موفق باشی....
نویسنده :
نازنین
18:53
کارای پیش دبستانی
دخترم امسال باید به پیش دبستانی بروی وای که چقدر روزها به سرعت میگذرن...کارای ثبت نامت رو انجام دادیم خریدای مدرسه رو هم انجام دادیم.امروز هم رفتیم برای گرفتن روپوش مدرسه ..اصلا باورم نمیشه که دختر کوچولوی من امسال بره مدرسه.وقتی لباستو پوشیدی گریم گرفت.مهربونم امیدوارم در تمامی مراحل زندگیت موفق باشی....
نویسنده :
نازنین
18:51