هدیه اسمانی

از وقتی هم که کوچولوتر بودی عاشق تبلت و گوشی و تکنولوژی بودی هر چند از دو سالگی تبلت داشتی🙃🙃🙃🙃ولی چند وقت گیر داده بودی که من دیگه بزرگ شدم و گوشی میخوام چون همه دوستام دارن🤔🤔🤔🤔🤔ما هم واقعا نمیدونستیم که تهیه گوشی درسته یا نه؟؟؟؟؟از طرفی هم به خاطر شرایط،موجود مدرسه اومده تو گوشی😃😃😃😃😃خلاصه که اینقدر گفتی و گفتی و گفتی تا بابا اشکان سوپرایزت کرد و برات گوشی گرفت اینقدر ذوق کردی که نگم برات حتی شام هم نخوردی تا صبح هم از ذوق نخوابیدی😮😮😮😮حالا امیدوارم که به بهترین شکل ازش استفاده کنی و فقط برای درسات استفاده کنی!!!!!مبارکت باشه عشق من♥️ ...

امسال تولدت در روزهای کرونایی بود و نمیتونستم مثل همیشه با اومدن دوستات خوشحالت کنم تو هم که عاشق تولد و مهمونی هستی.خاله سارا مثل همیشه با ایده های خوبش سورپرایزت کرد و همراه عمو سیامک و مامانی و بابایی اومدن خونمون و کلی خوشحالت کردن من و بابا اشکان هم کلی ذوق کردیم.و خیلی هم خوشحالیم که پرنسس کوچولوی ما داره بزرگ میشه و ما بهش افتخار میکنیم.🥳🥳🥳🥳🥳🥳🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂💜💜💜💜💜💜💜💕💕💕💕💕💕

این روزها همگی درگیر یه ویروس هستیم به نام کرونا که کل دنیا درگیرش شده.حتی تمام مدارس هم تعطیل شده.کاش باز زندگیمون به روال قبل برگرده.البته شما میگی چه خوبه اینجوری درس خوندن😉چون درساتون هم مجازی شده ..... امیدوارم به زودی از شر این ویروس خلاص شیم... ...

فرشته کوچولوی من داره بزرگ میشه و مثل همیشه عاشق تولد.از ماه ها قبل تولد با هم دیگه برنامه ریزی میکردیم که چجوری تولد امسال رو برگزار کنیم و چقدر لذت بخش بود برام که دخترم نظراتشو بهم میگفت ....عاشقتم من دختر مهربون و دوست داشتنی من انشاا...همیشه سلامت باشی و به همه آرزوهای قشنگت برسی نفس من و بابا اشکان🌸💜💜💜همه چیز هم همونطور که میخواستیم پیش رفت❤❤❤❤❤❤   ...

دختر مهربوووونم چقدر روزها به سرعت برق و باد میگذرند.باورم نمیشه فرشته کوچولوی من مشغول آماده شدن برای جشن تکلیفش باشه.چقدر ذوق دارم از این همه بزرگ شدنت ته دلمم بغض دارم که نکنه قدر لحظاتمون رو ندونسته باشم نکنه مامان خوبی نبوده باشم نکنه نتونم به آرزوهای قشنگت برسونمت نکنه......خلاصه که پرم ازین نکنه ها.....بالاخره روز جشنت هم رسید و مثل .....فرشته ها میدرخشیدی

خاله جون یا بهتره بگم بهترین خاله سارای دنیا برای روز دانش اموز برات یه باربی خوشگل با کلی لباس و...خرید تا بلکه تو خوشحال شی😅😅😅😅خاله مثل همیشه سورپرایزت میکنه.تو هم عشق میکنی.عاشقتونم مهربونای من

روز دانش اموز بود از مدرسه اومدی و گفتی من دیگه مدرسه نمیرم🙈🙈🙈🙈گفتم برای چی اخه؟؟؟؟؟؟؟؟گفتی امروز داوطلب شدم برای خوندن شعر گروهی .شعر یار دبستانی من....گفتم چقدر عااالی گفتی ولی از مدیر شکایت میکنم😟😟😟گفتم چرا گفتی چون ما زحمت کشیدیم شعر رو که طولانی هم هست خوندیم ولی به ما فقط یه مداد دادن و یه شکلات🙈🙈🙈🙈گفتم خیلی خوبه که گفتی نه حداقل باید باربی میدادن...خلاصه کلی باهات حرف زدم و گفتم که مهربونم هدیه مهم نیست ارزش مادیش مهم اینه که به یادت بودن...💋💋💋💋💋